در مقیاس ملی، چنانچه هرگونه تصمیم در رابطه با تراکم ساختمانی بصورت کلان
اتخاذ شود، اثرات عمیق نظیر موارد فوق الذکر برجای می گذارد . مورد شهر
تهران مثالی از اینگونه تصمیم گیریها است که از تراکم به عنوان صرفا یک
ابزار اقتصادی برای تامین درآمد شهرداری استفاده گردید . در مقیاس محلی نیز
اثرات تصمیم در مورد تراکم ساختمانی قابل تامی است . هرگونه تغییر در
وضعیت تراکم ساختمانی اثرات محسوس و کوتاه مدت برجامعه و کالبد محیط مسکونی
برجای می گذارد . عوارض اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی تصمیمات تراکم در
مقیاس محلی، کیفیت زندگی ساکنین را تحت الشعاع قرارمی دهد که ایمنی
ساختمانها، دسترسی، اشراف، سایه اندازی، سد معبرها و سایر مزاحمتها از آن
جمله اند. پدیده ‘‘فروش تراکم ’’ یا فروش تراکم مازاد ساختمانی از بعد نظری
می تواند دارای نقاط مثبت و منفی باشد . نکات مثبت این پدیده را می توان
در تحقق نظریه شهر عمودی، شهر فشرده، توجیه اقتصادی در تامین زیرساختها و
تجهیزات شهری، حفظ اراضی کشاورزی، افز ایش تولید مسکن و کسب درآمد برای
شهرداری دانست . در مقابل، عوارض چنین پدیده ای نیز قابل تامل هستند که از
آن جمله می توان برهم زدن نظام تراکم جمعیتی شهر، برهم زدن سازمان فضایی و
استخوانبندی شهر، نابودی باغات و فضاهای سبز به عنوان منابع تنفسی شهر در
نتیجه بورس بازی و سوداگری زمین و مسکن و نیز تشدید مسائل اجتماعی و
فرهنگی
ساکنین محلات و واحدهای همسایگی را برشمرد. مسائل و چالشهای ناشی از
تصمیمات انتزاعی درخصوص تراکم ساختمانی در سالهای اخیر، نشان از اهمیت و
جایگاه ویژه مسائل
شهرها و سیاستهای توسعه شهری است . تراکم ساختمانی
یک ابزار شهرسازی برای مشارکت در خلق محیط مطلوب شهری است که می باید در
راستای اصول و معیارهای فوق الذکر به آن پرداخته شود . ضروریست تمام عوامل
موثر بر آن همراه با پیش بینی تبعات حاصل از تصمیمات در مقیاس ملی و محلی
مورد توجه قرارگیرد . در غیر اینصورت، هریک از سایر مسائل شهری نیز می
تواند در آینده بحران، تنش و چالش تراکم را تجربه کنند.